کربلاي دلم...
18 بهمن 1398 توسط کلنا عباسک يا زينب
<<..بِهْ تَوَکُلْ ناٰمِ اَعْظَمَتْ..>>
دنیا و مأورا همه در حال خدمت به تو هستند.
از هردری سخن بگویم، از هر سختی و آسانی سخن به میان آورم انگشت ها به سمت تو اشاره میشود
انگار یک دنیا است ? و یک تو…
تویی که هزاران هزار نفر به شوق دیدارت کیلومترها فاصله را به هر سختی و دشواری که شده با پای پیاده طی می کنند .
برای گرفتن حاجت به سراغت می آیند اما درست زمانی که عطر وجودت به مشامشان می رسد جز خوبی و خوشبختی احساس دیگری نمی کنند .
پس یادگرفتم که به یادت باشم . چه در سختی و چه در آسانی تویی که مرا از هر بدی و ناپاکی دور می کنی ….